پنجره را باز میکنم تا نسیم ملایم تابستان قدری هوای محبوس در خانه را سر بکشد و بیرمقی این روزها را با خودش ببرد تا دورها. صدای یاهوی یاکریمها و جیکجیک گنجشکها و هوهوی بادها و رقص گروهی برگها در خانه میپیچد.
آرامش، با دامن سپید و توریاش از دل پردهها عبور میکند و دستش را دراز میکند سوی من. به هم دست میدهیم.
درباره این سایت